مالیات بر ارزش افزوده ضایعات آهن

مقدمه
قانون مالیات بر ارزش افزوده، قانونی است که از زمان ابلاغ تا کنون شرکت های فولادی که در زمینه خرید ضایعات از خرده فروشان و تبدیل آن به محصول فعالیت می نمایند را با مشکلات عدیده ای مواجه کرده است. مالیات بر ارزش افزوده در اصل از خریدار نهایی گرفته می شود و خریدار نهایی است که پرداخت کننده اصلی مالیات مزبور می باشد. در واقع برای هر محصول در هر مرحله از تولید و با ایجاد ارزشافزوده در تولید، ۹ درصد (نرخ فعلی مالیات و عوارض ارزش افزوده) بر اساس فاکتور فروش از خریدار گرفته و به دولت پرداخت میشود. نکته ای که در این بین حائز اهمیت است احتمال عدم پرداخت مالیات ارزش افزوده در این زنجیره تولید توسط یک حلقه می باشد که در این صورت، پرداخت آن به حلقه قبلی تحمیل می شود. زنجیره فولاد شامل چندین حلقه از ابتدا تا تولید محصول نهایی می باشد.
مالیات در بازار ضایعات
در زنجیره تولید فولاد هم مالیات و عوارض ارزشافزوده، نه درصد می باشد. البته در این زنجیره یک حلقه مفقوده وجود دارد که آن هم بازار ضایعات است. معمولا در بازار فروشندهها فاکتور صادر میکنند و بر اساس این فاکتورها مالیات ارزشافزوده محاسبه می گردد و در قیمت نهایی یک محصول اعمال می شود. یعنی فروشنده این نه درصد را روی فاکتور اعمال میکند و پول آن را از خریدار دریافت و در نهایت در انتهای هر فصل آن را به اداره دارایی پرداخت می کند.
بازار ضایعات آهن، بازاری معکوس است. در واقع ضایعات آهن به صورت خرد جمعآوری می شود و اصولا فاکتوری برای آنها ارائه نمی شود. در مرحله بعد، نوبت به انبارها میرسد. زمانی که یک بنگاهی قصد دارد ضایعات خود را به شرکت ذوب بفروشد، فاکتور صادر نمیکند، زیرا این انباردار از خریداران خرد خود، ارزشافزودهای دریافت نکرده که بخواهد روی فاکتور آن را اعمال کند. این روند ارزشافزوده به نوعی در اینجا منقطع میشود. واحد ذوب هم زمانی که محصول خود را به فروش میرساند، باید این ۹درصد را روی فروش اعمال کند. این حلقه مفقوده زمانی اتفاق میافتد که فاکتوری از سوی فروشنده قراضه خود دریافت نکرده است، اما برای محصول خود باید فاکتور صادر کند. زمانی که واحد ذوب قراضه را به شمش تبدیل میکند، فاکتور صادر میکند. شرکتها در چارچوب قوانین مالی و اداری کار میکنند و شمش و تیرآهن تولیدی خود را به صورت رسمی به فروش میرسانند، از این رو باید حتما ارزشافزوده را روی آن محاسبه کنند، چراکه در پایان سال ممیزان مالیاتی دفاتر و اظهارنامه های ارزش افزوده فصلی آنها را چک میکنند. در این میان ممکن است که شرکت مدعی شود بابت خرید قراضه، فاکتوری دریافت نکرده است. البته برخی شرکتها ۹درصد قیمت قراضه را در قیمت نهایی مستتر میکنند و برخی شرکتهای فولادی نیز خود را با شرکتهای پیمانکار طرف میکنند و شرکتهای پیمانکار نیز همان شرکتهایی هستند که بار قراضه را از انباردارهایی که به صورت عمده بار خود را به مزایده گذاشتهاند، خریداری میکنند و برای آن فاکتور صادر کرده و به شرکت فولادی میفروشند، از همینرو شرکتهای فولادی بیشتر خود را با شرکتهای پیمانکار طرف میکنند، البته با انباردارها نیز کار میکنند و کد ملی انباردارها را میگیرند و مبادرت به صدور فاکتور میکنند و روی آن، ۹درصد مالیات ارزشافزوده را اعمال میکنند. اگر شخص باشد، کد ملی آنها را دریافت میکنند، اگر شرکت باشد شناسه ملی یا کد اقتصادی آنها را گرفته و فاکتور آن را صادر میکنند که در نهایت در پایان هر فصل آن را به دارایی پرداخت میکنند.
سیستم مالیات ارزشافزوده به این گونه در بازار قراضه آهن چیده شد، البته نقصهایی دارد و بدون شک حجم خریدی که شرکتهای فولادی در زمینه قراضه انجام میدهند، بعید به نظر میرسد که معادل آن فاکتور برایش صادر شده باشد. گره کار اینجاست که باتوجه به این موضوع که به صورت خرد قراضهها از دست مردم جمعآوری میشود، امکان صادر کردن فاکتور برای آن به صورت دقیق وجود ندارد.
امکان رسمی شدن بازار ضایعات آهن
اگر بازار ضایعات آهن رسمی شود حجم زیادی از مشکلات مذکور حل می شود. گاها برنامههایی برای رسمی کردن این بازار ضایعات به گوش میرسد، اما عملی شدن این برنامه ها، مستلزم همکاری نهادها یا سازمانهایی است که باری را به صورت خرد از دست مردم خریداری کنند و برای آن ۹درصد فاکتور صادر کنند.
عرضه ضایعات آهن در بورس کالا، می تواند راهکاری برای اين منظور باشد اما مستلزم یکدست بودن بار قراضه است که این امر به این سادگیها امکانپذیر نخواهد بود. برای نمونه چند سال پیش سازمان حملونقلی ریلی رجا که سازمان بزرگی نیز بهشمار میرود، قراضههای ریل را در بورسکالا عرضه کرد که ضایعات ریل و لکوموتیو ضایعاتی همگن بودند که همه تعریف واحدی از آن قراضه داشتند و خریدار آن متوجه بود که چه کالایی را خریداری میکند. در بورس کالا، عرضهها مشخصات دقیق همراه با نام شرکت تولیدکننده را دارند، از این رو خریدار بر اساس این مشخصات و آنالیز دقیق، خرید خود را انجام میدهد؛ این در حالی است که در بازار ضایعات چنین امکانی وجود ندارد که بتوان آن را در بازار بورس ارائه نمود.
مساله دیگری که در آینده نه چندان دور گریبان شرکت های ذوب فلزات را خواهد گرفت، راه اندازی رسمی سامانه مودیان براساس قانون سامانه مودیان و پایانه های فروشگاهی می باشد بدین صورت که ممیزان مالیاتی بر اساس اطلاعات درج شده در سامانه مزبور اقدام به رسیدگی و کنترل اعتبار مالیاتی شرکت ها می نمایند و این در حالی است که اشخاص حقیقی و بنگاه داران که به صورت غیر رسمی به خرید و فروش ضایعات مشغول هستند نسبت به صدور فاکتور رسمی و ثبت در سامانه مودیان اقدام نمی نمایند در نتیجه شرکت های ذوب فلزات نیز قادر به صدور فاکتور بنام آنها با اخذ کد ملی اشخاص حقیقی و شناسه اشخاص حقوقی نخواهند بود، پس اعتباری در سامانه مودیان برای ارائه به ممیزان مالیاتی وجود ندارد به همین علت کل ارزش افزوده دریافتی از خریداران محصول خود را می بایستی به اداره دارایی پرداخت نمایند.
نظرات کاربران :