ایران ضایعات

تحلیل بازار قراضه در ایران

تحلیل بازار قراضه ایران :تجزیه و تحلیل بازار کالاهای جانشین

تحلیل بازار قراضه ایران : تجزیه و تحلیل بازار قراضه آهن مستلزم تجزیه و تحلیل زیر بازارها مثل بازار کالاهای جانشین (سنگ آهن و آهن اسفنجی) و یا کالاهای مکمل (فروآلیاژها) و همچنین بازار شمش و محصولات فولادی نیز هست. همچنین به واردات و صادرات فولاد و قراضه نیز بایستی توجه داشت. در آغاز به مفاهیم و مبانی اقتصادی بازار و تعریف و ویژگی ها و ساختار بازار ها و انواع آن اشاره می کنیم و در طول کل فصول سلسله مقالات با نگاهی به همین مبانی به تحلیل و بررسی بازار آهن قراضه در ایران به روش توصیفی و تطبیقی به واکاوی این بازار می پردازیم. همچنین در جهت استفاده عام تر موضوعات سعی شده است تا از طرح مباحث کاملا تخصصی حتی المقدور پرهیز شود اما در عین حال با توجه به عام بودن مخاطبان سعی خواهیم نمود تا از بار علمی موضوعات کاسته نشود.

ساختار بازار فعلی قراضه در نگاهی استراتژیک و در یک چشم انداز توسعه ای دارای عوارض و نارسایی های اساسی زیر است.

1- عدم وجود انسجام و پایداری در بازار تامین : نظام تامین کننده ی قراضه به دلیل نداشتن پیوند ارگانیگ با حلقه های استراتژیک صنعت، مجموعه ای است از بنگاه های منفرد با نگرش های کوتاه مدت و ناپایدار. ساختار نیمه انحصاری بازار و الزام بنگاه ها در رعایت مقررات جاری نحوه معاملات، که هیچ تجانسی با ساز و کار این بازار ندارد، عدم پایداری در بنگاه های تامین و ترس از سرمایه گذاری بلند مدت و عدم انسجام در صنعت را افزایش میدهد.

2- رشد نایافتگی صنعتی، فنی و تکنولوژیکی بازار تامین : از ویژگی های مثبت بازارها ، افزایش سطح فنی و به کار گیری تکنولوژی های مدرن جایگزین جهت کاهش هزینه ی تمام شده و افزایش قدرت رقابت و پایداری بنگاه هاست. عمده فعالین بازار تامین قراضه بخش خصوصی اند و انتظار توسعه ای متناسب در بکارگیری تجهیزات و تکنولوژی جدید در فراوری قراضه ،حداقل در 40 سال گذشته که صنعت فولاد دوران رشد سریع خود را در ایران شروع نموده است، انتظاری کاملا منطقی به نظر میرسد. اما ساختار اقتصادی نا متناسب بازار فعلی تقریبا در این زمینه فاقد هر نوع نوآوری و سرمایه گذاری موثر بوده است.

3- رشد منفی منحنی عرضه در مقابل رشد مثبت منحنی تولید و مصرف فولاد در کشور : مصرف سرانه ی فولاد در کشور طی 5 سال گذشته به طور میانگین 230 کیلوگرم و حداکثر میزان سرانه قراضه‌ی بازیافتی 24 کیلوگرم در سال بوده است. ضریب بازگشت سنواتی قراضه که نسبت مصرف سرانه قراضه به مصرف سرانه فولاد است مساوی با حدود 11 می باشد. کسری فعلی قراضه آهن کشور 3 میلیون تن است. بنگاه های تامین کننده بازار بدلیل محدودیت های مختلف، سهمی بسیار ناچیز و قابل اغماض در واردات داشته اند و واردات انجام شده در سال های گذشته عمدتا توسط کارخانجات بزرگ فولاد سازی جهت جبران کسری بازار داخلی صورت گرفته است. با توجه به وجود کوره های با تکنولوژی قوس الکتریکی در اکثر واحدهای فولادسازی بزرگ کشور مصرف آهن قراضه در این واحدها امری ضروری است. به طور میانگین 20 درصد شارژ کوره ها آهن قراضه و مابقی سنگ آهن (یا آهن اسفنجی) است هر چند در برخی واحدها از 100 درصد شارژ قراضه استفاده می شود. بنابراین آهن قراضه برای این واحدها جزو کالاهای ضروری محسوب می شود. سنگ آهن یا آهن اسفنجی را می توان به عنوان تنها کالای جانشین (اما نه با نقش جانشینی کامل) برای آهن قراضه به حساب آورد.

بازار آهن قراضه را شاید بتوان بنا بر برخی ملاحظات دارای خصوصیات «بازار قابل رقابت » نامید. در بازار قابل رقابت حتی اگر در صنعتی فقط یک بنگاه وجود داشته باشد (حالت انحصار) یا «صرفا » تعداد اندکی بنگاه وجود داشته باشد (انحصار چند جانبه) این بازار ها می توانند شبیه به « بازار قابل رقابت » فعالیت نمایند. ساختار فعلی این بازار از جنس انحصار چند قطبی یا چند جانبه است. در راستای دست یابی به ساختاری جدید و بهینه برای بازار که بتواند پاسخگوی شرایط حال و توسعه ی آینده ی صنعت فولاد باشد اهداف اصلی مورد نظر کدامند یا چه فاکتورهایی را باید در دستور کار قرار داد؟

با توجه به این که عموما بنگاه های اصلی بازار قراضه در محل کارخانه های مصرف کننده و یا بیرون از آن اقدام به ایجاد سایت های فراوری قراضه جهت تفکیک و بهینه سازی قراضه ایجاد نموده اند، روش دیگر حداکثر سازی سود طی این فرایند - که بسیار هم با اهمیت است - به کار گرفته می شود. فرایند آماده سازی به ریز فرایند های دیگری تقسیم شده و با توجه به نیروهای متخصص و ماشین آلات به کار گرفته شده بر آن مدیریت می شود. به هر حال با بکارگیری مدل های حداکثر سازی سود،بنگاه ها پس از کسب سود مناسب به دنبال حداکثر سازی ارزش بنگاه خودشان هستند. اساسا در معنای اقتصادی و یا مالی حداکثر سازی ارزش به معنای بالا بردن قیمت سهام شرکت و ارزش معاملاتی آن است که به معنای بالابردن ارزش دارائی های مالکان سهام آن بنگاه معنی می شود. در بنگاه های بازار انحصار چند جانبه از جمله بنگاه های آهن قراضه کشور،” ارزش” دارای بار معنائی دیگری است و آن عبارت از جایگاه افراد ( صاحبان و مالکان) و بنگاه ها در نظام بازار و توانمندی عملیاتی آن ها است. تقریبا تمامی بنگاه های اصلی عرضه کننده قراضه در ایران سهامی خاص، خصوصی و عموماً انفرادی و فامیلی است. و قیمت سهام این شرکت ها هیچگاه مطمح نظر مالکان نبوده است، بلکه سود تجاری و جایگاه سکوی رقابتی بنگاه شان خواسته و ارزش مورد نظر مالکان، صاحبان و سهامداران بنگاه ها بوده است.

اساسا در بازار قراضه که در این سال ها هنوز نتوانسته به عنوان « صنعت » با مفهوم کارکردی و واقعی و اخص آن چهره بنماید و هنوز شیوه ها و نیز تجهیزات بکار گرفته شده غیر مدرن و سنتی هستند، لذا چهره بنگاه ها و افراد راهبر این بنگاه ها بسیار شاخص و برجسته تر از روش ها و تکنولوژی تولیدشان در فراوری قراضه می باشد. به این لحاظ، برتری بنگاه ها کمتر بار فنی در زمینه پروسه بازیابی و بهینه سازی دارد بلکه بیشتر به توانائی های بازاری و تامینی و وفاداری آنان است و در بازار، افراد و کسوت های بازاری حکمرانی می کنند نه سهام و قیمت سهام شرکت های فعال در بازار. بازی های بازار انحصار توسط همین معدود افراد طراحی می شود و هیچگاه شرکت ها و سیستم ها بر سر سهم بازار با هم مبارزه و سهم خواهی نمی کنند. با توجه به این ویژگی ها معنای حداکثر سازی سود، حداکثر سازی مبالغ سود کسب شده با تعریف حسابداری آن نیست. جایگاه بنگاه در پهنه بازار است. ارزش، یک اصطلاح کاربردی در اقتصاد و بازار است. حتما بارها شنیده اید و شاید تجربه فردی داشته باشید که به طور مثال در هنگام خرید یک اتومبیل، قیمت آن از نظر کارشناسی بالاتر باشد اما فرد همراهتان یا بنگاه معاملات فروشنده خودرو بگوید گران است اما می ارزد، یا ارزشش را دارد. بنابر این قیمت و ارزش دو بار مفهومی متفاوتی دارد. نویسنده : مهندس سید تقی مرتضویان

نظرات کاربران :

در حال پردازش ...
صرف نظر از پاسخ دهی (ارسال پاسخ برای نظر )